دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 4144
تعداد نوشته ها : 12
تعداد نظرات : 0
Rss
طراح قالب
محمد رضا ربيعي نژاد
اظهار نظر کنید
Critique of Creedme (باورنکردنی) ، ایجاد شده توسط سوسانه گرانت ، مایکل چابون و ائلت والدمن برای نتفلیکس. مینی بارهای فتنه و درام داستان را بر اساس رویدادهای واقعی ماری آدلر ، زن جوانی که به گزارش تخلف متهم شده بود ، روایت می کند. پیش نمایش Creedme در نتفلیکس اسپانیا 13 سپتامبر 2019 است.

داستانهایی وجود دارد که نوشتن آنها هزینه دارد. نه به دلایل خلاقانه یا عاطفی بلکه احساسی است. صدها بار برای ما اتفاق افتاده است: ما داستانهایی را خوانده ایم ، دیده ایم و شنیده ایم که می لرزد ، فلج می شود ، حذف می کند. داستانهایی که چشمه ها را فعال می کنند ، آن قالب ، آن بازتاب نیرو است. داستانهایی که دنیا را تغییر می دهند زیرا آنها ما را تغییر می دهند.

آنها همیشه داستان های باشکوه نیستند. بعضی اوقات ما فقط به یک کوچک نیاز داریم تا تغییر بزرگی حاصل شود. باور کنید ( باور نکردنی ) ، miniseries جدید Netflix ، یکی از آنهاست.


این درام هشت قسمتی جنایی نتفلیکس داستان را بر اساس رویدادهای واقعی توسط ماری آدلر ، نوجوان جوان ایالت کلرادو که متهم به ایجاد شکایت دروغین به اتهام تجاوز جنسی است که در آن هیچ کس اعتقادی نداشت ، روایت می کند . نه پلیس ، نه دوستانشان و نه اطرافیانشان. فقط دو بازرس و عزم آهنین آنها راهی به حقیقتی که از آنها گرفته شده بود پیدا کردند.

Sussanah Grant ، Michael Chabon و Ayelet Waldman ساخت Creedme را امضا می کنند ، پیش نمایش نتفلیکس که در بازیگران اصلی خود با کیتلین دور ، مریتت وور و تونی کولت ( ارثی ) حضور دارد. یک پرتره غیرقابل قبول در مورد آزادی ، امید و فمینیسم بر اساس داستانی که لیاقت جایزه پولیتزر را برای بهترین مقاله (" یک داستان غیرقابل باور تجاوز به عنف ") به دست آورد که به کتاب تبدیل شد ("یک گزارش غلط: یک داستان واقعی از تجاوز در آمریکا" ) و اکنون در مینی بارها. اگر قرار است آخر هفته چیزی را ببینید ، بگذارید اینگونه باشد.

"شما تنها هستید"
این سریال داستان را با داستان تجاوز به ماری آدلر (کیتلین دور) باز می کند ، که به عنوان یک نوجوان ترسیده به ما نشان داده می شود که بزرگی آنچه اتفاق افتاده را نمی فهمد ، اما مانند هر چیزی که قبلاً در او متحمل شده است به ما نشان داده می شود. زندگی پیچیده و پیچیده ای. حساسیتی که با آنها واقعیت ها را از طریق فلاش بک های بسیار دقیق به آنها ارتباط می دهند ، لحن ظریف ، ظریف و هوشیاری را نشان می دهد که بقیه سریال ها در آن تکامل می یابند. زیرا ماری تنها قربانی نخواهد بود بلکه محور مرکزی و کاتالیزور برای تمام واکنشهای احساسی است که از ما انتظار دارند.

بهترین فیلم ها و سریال های برتر

آنها پس از نقل وقایع برای زن و شوهر بازرسان ، آنها یک کمپین فشاری را آغاز می کنند که در آن ماری تا زمان خستگی دستکاری می شود و او را مجبور می کنند ادعا کند که همه چیز اختراع شده است. اساساً به این دلیل که آنها چیزی برای چسبیدن به آن نداشتند که بدون خراشیدن بیشتر از راحتی روزمره اجازه دهد. بیشتر از چیزی که آنها به شغلی که زندگی به آن وابسته باشد ارائه می دهند. از هر جزئیاتی که ماری به خاطر نمی آورد یا گیج نمی کرد ، حتی نظرات مدرسین میزبانش بر اساس درک آنها از وضعیتی که دختر در آن بود ، به عنوان خنجر استفاده می شد که با آن خون بیشتری در زخم ایجاد می شد.

Netflix باور نکردنی
وقتی فشار محققان غیرقابل تحمل است ، ماری اعلامیه را امضا می کند و تمام دایره او را به عقب برگردانده ، پرونده را به تلویزیون فراتر می برد و آزار و اذیت و آزار را چند برابر می کند. چون ماری تنها است. به تنهایی مثل همیشه ، اما تنها از همیشه به دلیل اینکه او مجبور شد با هیولا روبرو شود که او نمی دانست. از آنجا که ، با پارافراشن کردن سریال ، در یک آخرالزمانی زامبی افراد واقعاً خطرناک هستند. و آنها قبلاً قبل از همه گیر بودند.

اما باور کنید با من نیز چنین جرقه ای از امید در شخصیت های کارن دووال ( مریت وور ) و گریس راسموسن ( تونی کلت ) تجسم یافته است . دو بازرس پلیس کلرادو که از تحقیقات آنها عبور می کنند و به روح و جان خود اختصاص می دهند تا پرونده را روشن کنند. نه برای رضایت از انجام وظیفه ، بلکه برای همدلی خالص است. این سریال بدون هیچ تلاشی برای جستجوی صریح آن ، شخصیت های زن کاملاً تعریف شده و قدرتمند را به خود می گیرد و از هر نوع دید جنسی که برای یک یا معنای دیگر ساخته شده جلوگیری می کند.

Netflix باور نکردنی
این سریال می تواند به راحتی به عنوان نماینده ای از ظلم هایی که در طرح اتفاق می افتد در گناه انسان قرار بگیرد - و این تلاشی است که به این فکر نکنیم - بلکه با ظرافت از گفتمان مانیچایی فرار می کند و یک واقعیت را به دور از کلیشه ها بازتاب می دهد ، هم برای آنها. در مورد آنها

صحنه های زندگی خانگی هر دو بازرس کاملاً شگفت انگیز است: شرکای آنها سرپرست یک خانواده سرسخت و استاندارد مردانگی نیستند بلکه افراد واقعی هستند. از موارد واقعی. از کسانی که به کارائوکه می روند و آواز می خوانند حتی اگر خودشان احمق باشند ، از کسانی که با دوچرخه ثابت در خانه ورزش می کنند تا احساس پشیمانی برای پیتزای ظهر و کسانی که در مشکلات کاری به شرکای خود دارند کمک نمی کنند. و شخصیت اصلی این خطوط آخر مردها هستند ، زیرا این هم زندگی روزمره است.

Netflix باور نکردنی
در بخش تفسیری ، کیتلین دور تعبیر شخصیت او ، ماری آدلر ، با ظرافت نفیس را تفسیر می کند . به نظر رسیدن این امر دردناک است ، اما ما قادر به دور نگاه نیستیم. او یکی از قطعه های برجسته تحقیق است ، اما مهمترین آن نیست و با این وجود ، او هر دقیقه از فیلم های خود را به ارزش طلا می برد. اگر در مورد لزوم انتقال پیام صحبت کردیم ، Dever یکی از اصلی ترین معماران آن استعداد است.

همانطور که شگفت انگیز تونی کلت ، ما را به طور غیر منتظره ای جلب نمی کند ، و مریت وور ، که یک زن و شوهر از افسران پلیس را با دوگانگی جالب ترین تشکیل می دهد. تکامل آن در هشت فصل می بایست موها را به تولید چند صفر دیگر برساند ، هم در بودجه و هم در طول مدت.

10 شخصیت زن باید در سریال ابرقهرمانان مارول باشند
مشاهده گالری

11 تصویر

و اگر بخواهیم دنبال دکمه ها بگردیم ، این سریال از مجموعه متناوب استفاده می کند تا تحقیقات پلیس را که سه سال بعد از تجاوز ماری اتفاق می افتد ، روایت کند. قطعات متناسب هستند اما با شک و تردید. برای مثال جزئیات صریح (تلفن های همراه) وجود دارد ، اما انتقال آنقدر ناگهانی است که کار خود را تمام نمی کند.

بسیاری از خوانش ها Mindhunter ، سری جنایی Netflix par excellence ، را الهام بخش برای تغییر با Creedme ارائه می دهد . و "باور کن" که اگر چنین باشد ، داستان می تواند جذاب باشد ، اما هرگز چنین ضروری نیست. والاتر از Netflix بکشد در ترافیک عاطفی تراورس زنان که در این مورد، قربانیان و پژوهش تمرکز دارد. چگونه یک واقعیت خیلی خام از روی نوک تیز جلوی چشمان جامعه می رود بدون اینکه کاری انجام دهد.

ت. کریستین میلر ، نویسنده مقاله اصلی با کن آرمسترانگ ، می گوید که متجاوز "می توانست به راحتی به شخصیتی به سبک هانیبال لکر تبدیل شود و صحنه هایی از وی را در حال برنامه ریزی ، ترسیم و انجام کارهایی که انجام داده است" به نمایش گذاشته است. با این حال ، "آنها آن صدا را حفظ کردند." یک جزئیات اساسی برای درک هدف این سریال: هیچ نمایش نوری وجود ندارد ، فقط واقعیت خام و ناخوشایند است.

Netflix باور نکردنی
باور کنید این چیزی برای گفتن دارد که در غیر این صورت ، او می توانست در خدمت بازرگانی ترین داستان ها دفن شود. قربانی کردن پیام به معنای عبور از "خرابکارانه" از اهداف آن است و بدون آن فقط در مورد یک درام جنایی دیگر صحبت خواهیم کرد. با حرکت کامل فمینیستی ، بسیاری تصریح می کنند که مینی های معابر Netflix بیش از هر زمان دیگری به موقع می رسد . "بیشتر از هر زمان دیگری." واقعیت این است که همیشه به موقع می رسید زیرا همیشه مبارزه بوده است. فرقی نمی کند چه زمانی یا چند بار تکرار شود. تاریخ اهمیت دارد زیرا جنگ ادامه دارد.

مینی سریال جدید Netflix بکشد ما را رنج می برند، ما حرکت ما ، ما را می خواهید به نگاه دور، اما ما تا هستیم به آن غیر ممکن خواهد بود به فرار کنند. لازم ، خرابکارانه ، ظریف و کاملاً ضروری است.

سرعت تحقیق برای متوقف کردن در لحظات بزرگترین بار چشمگیر و ضروری است ، اقتصاد روایت با هدایت عمل از طریق موارد مختلف بدون افتادن در تکرار طرح ها یا اشباع اطلاعات و تفسیر قابل ستایش است. شخصیت های اصلی واقعاً قدرتمند هستند نه نمایش انفجاری وجود دارد ، نه یک شرور کاریزماتیک و نه شخصیت خنده دار. آنچه ما داریم واقعیت است: یکی به همان اندازه زندگی خالص و ناسپاس. اما ممکن است حرفی برای گفتن داشته باشیم.
دسته ها :
دوشنبه بیست و نهم 7 1398
به یاد آوردن جوانی شما گاهی اوقات می تواند دردناک باشد ، به خصوص اگر جایی برای جادوگر وجود داشته باشد که دارای انگورهای بد زیادی باشد. با یکی از سریال های ترسناک ملاقات کنید که در هفته های آینده صحبت های بیشتری را ارائه می دهد.

وقتی صحبت از سری Netflix می شود ، باید امتحان کنید. آنها چیزهای زیادی را پرتاب می کنند ، به عنوان تماشاگران ، گاهی اوقات مجبور می شویم ناامیدی های واقعی را در نظر بگیریم. اما افسوس ، دوستان ، بعضی اوقات ما غافلگیر می شویم که حتی از دور هم ندیده ایم ، همانطور که در مورد سریال ماریانا وجود دارد . سری جدید ترسناک Netflix بدون سیب زمینی زیادی وارد بازار شده است ، اما کم کم همه در مورد آن صحبت می کنند.

محاکمه رایگان HBO اسپانیا

ماریان یک سریال فرانسوی است که فقط 8 فصل دارد (و اصولاً نباید بیشتر از آن داشته باشد) ، با هر کدام حدود 40 دقیقه ، و او داستان Emma ، یک نویسنده موفق و پراکنده از رمان های ترسناک را برای ما بازگو می کند. . در تمام آثار او جادوگر ماریانا به عنوان یک دشمن مشترک ظاهر می شود ، زیرا این موجود از زمان جوانی در رویاها برای او ظاهر می شود و به این ترتیب ، به نظر می رسد اما با دیدن وی جبران می شود. با این حال ، چندین نشانه از گذشته او نشان می دهد که ماریانا می تواند چیزی بیش از دید ...


هنگامی که اما به الدن ، شهر جوانی خود سفر می کند تا با دوستان قدیمی و والدینش دوباره به هم بپیوندد ، شیاطین گذشته شروع به شکل می دهند. ما چیزهای بیشتری راجع به داستان نخواهیم گفت زیرا منطقاً فیض در کشف تدریجی بدبختی های شخصیت اصلی و اسرار پیچیده اطراف اوست. از نظر منطقی ، در یک سریال که به رمز و راز کاراکترها متمرکز شده بود ، به دو ستون اصلی نیاز بود. از یک طرف بازیگر ویکتور دو بوئیس که با ایما زندگی یک شخصیت بسیار پیچیده را می بخشد: در ابتدا بد می افتد زیرا او را بسیار لبه می کند و بعد باعث می شود که ما تنش ، ترس و عصبانیت را در کنار او به روشی کاملاً همدلی تحمل کنیم.

اما ما همچنین باید کار را به عنوان کارگردان ساموئل بدین (که او هم فیلمنامه نویس هم است) برجسته کنیم ، که اپیزودهایی پر از شخصیت را امضا می کند ، قادر است ما را با برخی عکس های جسورانه مونتاژ کند ، که در آن او را به ما چاقو می دهد. هواپیماهایی با چند فریم طول ، که در آن تصاویر شوم چند لحظه به طول نمی انجامند ، اما ما در مخچه گیر کرده ایم. به این معنا ، سبک او بسیار یادآور سبک هیدئو ناکاتا ، نویسنده کتاب حلقه (دایره ) یا آب تیره است .

ماریان
به این تأثیرات مجمع ، صحنه های واقعاً شوم پیوسته است ، با شخصیت های ممتازی که برای چند ثانیه خیره می شوند ، با لبخند مکاب و چشمان خالی ، در حالی که قربانی فقیر آنها از ترس می لرزد. نورپردازی بسیار اندازه گیری شده (که در آن غم و اندوه بسیار مهم است) و موسیقی مملو از صداهای تحریف شده و صدای سایه دار به هر فصل سبکی منحصر به فرد و مشخص را نشان می دهد. به عنوان یک تماس اضافی ، انتقال بین صحنه ها از طریق برخی از صفحه های رمان ها انجام می شود که با سرعت کامل می گذرد. آنها جزئیات کوچکی هستند ، اما در کنار هم باعث می شوند که بیننده درون یک داستان بنام خودش بنویسد.

و بین این همه تنش (درهایی که به آرامی باز می شوند ، بازتاب هایی که با آنچه شخصیت ها می بینند مطابقت ندارد ، اعضای خانواده که رفتار می کنند انگار در یک خلسه قرار دارند) ، همچنین لحظات کوچکی برای سکته های طنز سیاه سیاه وجود دارد که نشان از آن دارد شخصیت گودین در این سری نتفلیکس . تماشای Emma یک کلیسا را ​​با یک قمقمه از آب مقدس و یک صلیب عظیم مانند آنچه که یک اسلحه را برای عصا حمل می کند ، ترک می کند.

ماریان
همچنین برنامه هایی متن ترانه تر ، حتی دلخراش ، لحظاتی نیز وجود دارد که بیش از همه از تنظیماتی که توسط شهر ساحلی الدن ارائه شده است تشکر می کنم . این رنگ های مایل به آبی و ملامینه تر این طعم را برای بسیاری از محصولات اروپایی دارند و در حقیقت ، بعضی اوقات ما را به یاد Dark ، یکی دیگر از تولیدات Netflix می اندازد که رتبه خوبی از طرفداران آن کسب کرده است. اگر جزء آنها نیستید ، آرام باشید: ماریان خیلی مستقیم تر و آسان تر هضم می شود ، هرچند هر از گاهی اوقات استراحت های لازم را انجام می دهد.

ماریان نتفلیکس
یکی از معدود نکات سیاه این سریال زمانی است که برای نمایش "ظاهر" های مشخص کاملاً واضح می شود ، زیرا چهره های آنها می خواهد آنقدر ملایم باشد که گاهی اوقات به دنبال غیرواقعی بودن می روند. خوشبختانه ، مجموعه چابک باعث می شود که تنش دوباره فوراً شناور شود.

آنچه مشخص است این است که کار می کند ، و خیلی خوب ، به عنوان یک سریال ترسناک  و یکی از بهترین سریال های نتفلیکس فصل است ، تا جایی که ما هیچ مشکلی برای قرار دادن آن در همان سطح با شکوه هیل هاوس نفرین نداریم. ، که مخاط بوقلمون نیست.


در اینجا ، بیش از ارواح ، موضوع جادوگران ، آیین های پنهان و شیاطین پیش می رود و با دیدن آن ، شما با لبخند رضایت به پایان می رسید ، بلکه با نیاز به پرسیدن همه: ماریانا ، آیا شما در بدن هستید از آن شخص؟
دسته ها :
دوشنبه بیست و نهم 7 1398
3 نظر
اگر سفر فضایی چیز شماست ، بررسی ما درباره Ad Astra (به سمت ستاره ها) را فراموش نکنید ، فیلمی به کارگردانی جیمز گری و به کارگردانی برد پیت که در 20 سپتامبر 2019 افتتاح می شود.

آیا فیلم هایی مانند Interstellar ، Gravity یا First Man را دوست دارید؟ اگر جواب مثبت است ، شما نمی توانید Ad Astra (به سمت ستاره ها) را از دست دهید ، یک حماسه فضایی جدید که یک عملکرد دوگانه را ارائه می دهد: از یک طرف ، ما را به فکر آینده ای نزدیک می اندازد که در آن سفرهایی به ماه و ماه می شود. اعزام مأموریتهای سرنشیندار به سیارات منظومه شمسی و از طرف دیگر ، انتقال داستانی صمیمی درباره یک فضانورد که در یک بحران بزرگ وجودی فرو رفته است.

یک ماه لذت بردن از بهترین سریال ها و فیلم های HBO Spain را به طور رایگان شروع کنید

جیمز گری همچنین این فیلم را پس از 50 سالگرد ورود انسان به ماه راه اندازی می کند ، یعنی در یک لحظه بسیار مناسب ، با تعجب از اینکه ممکن است چه مشکلاتی را داشته باشیم که بتوانیم در یک ماهواره بسیار قابل قبول به ماهواره طبیعی زمین صادر کنیم. بازآفرینی مستعمرات قمری و مریخی چه می تواند باشد (و چه بسا اهداف دانشمندان ما در کوتاه مدت تغییر کنند).


روی مک مکمل در رد پای پدرش ، یک فضانورد مشهور که یکی از پیشگامان بزرگ فتح فضا محسوب می شود ، دنبال کرده است. در حالی که او هنوز جوان بود ، فرمانده کلیفورد مکبرید رهبری مأموریتی را انجام داد که هدف اصلی آن جستجوی زندگی هوشمندانه فراتر از نپتون بود ، و رسیدن به مرزهایی که در آن زمان منظومه شمسی شناخته شده بود. با این حال ، تماس با او از بین رفت ، به طوری که تمام اطلاعات از دست رفت و البته همه اعضای خدمه.

سی سال بعد ، زمین شروع به دریافت امواج پرتوهای کیهانی از فضای عمیق می کند و باعث ایجاد سنبله ها ، تصادفات کشنده و مرگ و میر گسترده می شود و همین امر باعث می شود رانندگان برنامه فضایی گمان کنند که دکتر کلیفورد می تواند زنده بماند. با قصد تماس با او ، روی موظف است به مریخ سفر کند و برای او پیام ارسال کند که محل زندگی او را تعیین کند و تهدیدی را که می تواند برای همیشه انسان را نابود کند متوقف می کند.


خواندن خلاصه داستان Ad Astra  به راحتی می توان تصور کرد که این فیلم بیش از حد خیالی خواهد بود ، اما حقیقت این است که بیشتر فیلم های او بسیار نزدیک به واقعیت ممکن است. تصور پروازهای تجاری به ماه همانطور که در فیلم نشان داده می شود بسیار تصور پذیر است و تصور می شود که انسان دو بار با همان سنگ کنده می شود و همان اشتباهاتی را که در زمین های فضایی خود مرتکب می شود تکرار می کند: "ما دنیا را بلع می کنیم". روی در یک مرحله در یکی از گفت و گوهای داخلی فراوان خود می گوید ، این همان چیزی است که از ابتدا تا انتها راهنمایی می کند.

با این حال ، در ابهامات نهایی ، گری مجاز به بازی کردن خیلی بیشتر با داستان است ، با فرض مجوزهایی که در غیر این صورت فیلم را به آگونی تبدیل می کرد (هرچند که این قرارداد نامرئی را که او با تماشاگر هم بسته بود نیز می شکند). درست ممکن است)

در هر صورت ، ما در حال شرکت در یک حماسه فضایی از نیروی اشک آور هستیم که در آن تصاویر و موسیقی متن فیلم عالی ، همراه با یک طراحی صدای عالی ، قطعاتی از یک متن ترانه عالی را تشکیل می دهند. آسترا  به سطح بالایی از تأثیر عاطفی می رسد که ما را به طور مستقیم به ساخت و ساز شهر گمشده Z ، پروژه قبلی گری که با آن فیلم اینقدر هماهنگی ها را حفظ می کند ، می رساند ، اما جنبه هایی را معرفی می کند که بیش از همه با فاجعه یونان ارتباط دارد. در مورد روابط پدر و تابعه روی و کلیفورد.

آسترا
مشاهده گالری

4 تصویر

قهرمان برای برطرف شدن با خودش باید بر ضرر پدر خود غلبه کند و همچنین با جدا کردن خودش از او این کار را انجام دهد: آن کاتارزای نهایی است که در آن فیلمنامه اجازه می دهد تا رویایی شبیه تر باشد و کمتر با یک واقعیت معتبر سازگار شود. همچنین یکی از بزرگترین جذابیتهای نوار است.

با توجه به تفسیرها ، لیو تایلر نقش مهمی اما مهم را دارد که لنگر رو روی زمین باشد و بیایید بگوییم که بشریت او ، فراتر از دوگانگی داخلی که در آن احساس حبس می شود (همان سینه بند خود تحملی که باعث می شود او ظاهر شود). اگرچه در حقیقت بی دردسر است ، درون آن شکسته شده و مایل به فرار از ماسک او است) اما اگر دو مترجمی وجود داشته باشند که صفحه را می خورند ، جانبازان دونالد ساترلند و تامی لی جونز هستند . و آیا این آستراست؟او همچنین با نشان دادن فرد به عنوان پیاده ساده یک سیستم بسیار بزرگتر و تا حد زیادی برای او ناشناخته ، کافکا را در DNA خود دارد. این امر توسط ارزیابیهای روانی (آشکارا) بی فایده ی رویا و کلیه ساختارهای بوروکراتیک که از طریق او حرکت می کند ، مشهود است.

آسترا
مشاهده گالری

4 تصویر

با توجه به برد پیت ، داشتن یک تحمل وزن کلی فیلم بر روی شانه های او بهترین گزینه برای بازیگران نیست ، اگرچه شکی نیست که این امر یک حرکت گرانشی مهم را به سمت خود جلب می کند و باعث جلب توجه مردم به سینماها می شود. درست است که نقش او خواستار برخی سلسله مراتب است (چیزی شبیه به آنچه که برای رایان گاسلینگ در فیلم اول اتفاق افتاده است ) ، که به نوعی به راحتی به مترجم نسبت می دهد ، اما این واقعیت نیز دارد که یک بازیگر با سابقه احساسی بیشتری می توانست انجام دهد. که این فیلم بسیار گردتر بود و از نظر عاطفی تسلیم می شد.

به این معنا ، یک سکانس نیز وجود دارد که نتواند اطلاعات مربوط به آن را ارائه دهد و تا حدی سرعت فیلم (به ویژه مأموریت نجات کشتی کشتی برخی محققان) را تضعیف می کند ، اما اگر کل را ارزیابی کنیم ، این شرارت جزئی است. با توجه به اینکه فیلم چنین ضیافتی را ارائه می دهد که آن مشکلات را گمنام می کند. در تمام سطوح این یک تولید تحمیل شده است و پیام نهایی آن تا حد انتظار پیش می رود.
دسته ها :
دوشنبه بیست و نهم 7 1398
X